818

ساخت وبلاگ

امکانات وب

حدود دو ماهی بود که مطلبی اینجا ننوشتم. فرصت نمیشد. در این مدت یک سفر زیارتی با خانمم به مشهد رفتیم که خیلی خوش گذشت. مفید بود و مختصر. در ایام عید با برادرم آشتی کردم. من ازش عذرخواهی کردم. ولی داداشم کینه ای هست و نمی خواد که با من رابطه داشته باشه. البته منم نمیخوام چون خوشم نمیاد ازش. 13 به در هم با زبان روزه با خانمم رفتیم و کمک پدرم کردیم در امر آبیاری.خانمم یک مساله ی از گذشته ی من رو فهیمدن و این باعث شد که خیلی ناراحت بشوند و خیلی گریه کنند. من اشتباهاتی کرده بودم و ازشون عذرخواهی کردم. نمیدونم شاید از ازدواج با من پشیمون باشند. همین ک گفتن اگر از گذشته ت می دونستم تن به این رابطه نمیدادم. چی بگم والا. منم انقدر پسر بدی نیستم هر چند ک خطاهایی داشتم.

اوضواع خوابگاهی ک گرفتم اصلا خوب نیست . اتاق مون ساس داره و فعلا نمی تونیم داخلش بشویم. با اینکه سم زده بودن. منم دیشب رفتم داخل یک اتاق دیگر هر چند که اون اتاق به دلیل سرو صدای زیاد نتونستم درست بخوابم. باید برگردم همون اتاق خودم با اینکه ساس داره. بهتر از اون اتاق هستش. سخته. باید به فکر عروسی باشم. کاش پول داشتم می تونستم عروسی بگیرم. اگر ان شا الله بهمون وام بدهند می تونم عروسی بگیرم. خونه هم نمی دونم چی میشه. توکل بر خدا. بیمارستان هم عادی هستش میام و میرم. هر چند ک خانم رحیمی باهام جدی هستش. دیگه مثل اون اوایل باهام راحت و خودمونی نیست.فعلا ک هنوز این ماه صورت حساب روکش بیمه ها را نبردم. تا بیینم خدا چی میخواد.

629...
ما را در سایت 629 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : a-man-esf بازدید : 79 تاريخ : دوشنبه 21 فروردين 1402 ساعت: 22:26