817

ساخت وبلاگ

امکانات وب

امروز بدترین روز کاری من بود. یک اشتباه در چک کردن دیتاهای حسابداری داشتم. اشتباه از من هم نبود.خانم رحیمی داشت حرف میزد باهام. میگفت اگر کار اقای متقی برات سخته و نمیتونی بهم بگو ک به یکی دیگه از بچه ها بسپرم.گفتم میتونم نه اینکه همزمان چندتا کار بهم بدید انجام بدم.امروز یک اشتباه اقای متقی ازم گرفت بهش گفت، اونم فکر کرده من نمیتونم.نمیدونم من فعلا در حال یادگیری ام. عجیبه. کلا یک‌ ماه و بیست روزه اومدم واحد حسابداری. تازه اونم اشتباهم من نکردم. یک نفر دیگه کرده بود. من باید چک میکردم.خب کار حسابداری دقت زیادی میخاد. مخصوصا اینکه با اعداد سر و کار داری. ولی این خانم چندتا کار ب من سپرده اون وقت توقع داره من دقتم هم زیاد باشه.فردا صبح ازش می پرسم. چی شد ک این فکر رو کرده ک من از عهده کار بر نمیام؟ اینکه دوتا اشتباه داشتم و یک سوال ازتون پرسیدم؟والا اون اشتباه هم تقصیر من نبوده. من باید چک میکردم اعدادی ک خودم هم متوجه اشتباه همکارم نشدم. حالا چرا ب من گیر داده نمیدونم.من باید دقتم رو ببرم بالا و ایشون هم باید به من فرصت بدهد. هنوز دو ماه نگذشته. این همه هم کار ب من داده. اتاق هم ک شلوغ و همین طور تلفن زنگ میخوره. کاش خانم رحیمی می رفت یک اتاق دیگه. از نظر سر و صدا میگم.

این اشتباه امروز من هم مقصرش من نبودم. خانم حیدری درست وارد نکرده. ولی خب بله منم دقت نکردم در چک کردنش. خداییش من اولین بارم بود چک میکردم. ماه بعد جبران میکنم و دقت بالا.ولی خانم رحیمی خیلی بد بهم گفت. میتونست بگه بهم دقتت رو ببر بالا. یا دیگه اشتباه نکن وقتی اینطوری گفت انگاری اب یخ ریختن روی من. از دست خانم حیدری ناراحت بود سر من خالی کرد. درسته. من کار رو یاد گرفتم. فقط باید دقتم رو ببرم بالا. خانم رحیمی طوری امروز گفت انگاری اصلا من کاری یاد نگرفتم در این یک ماه ۲۰ روز. خداییش خیلی حرفش سنگین بود برام..یا از روی دلسوزی و مسئولیت خودش اینو گفته ک ب هر حال اگر اشتباه بشه ایشون پاسخگواند.( البته من امروز گفتم خودم جواب مدیر و رییس میدم درصورت اشتباه) یا اینکه منتظر بود من یک اشتباهی کنم و مچم رو بگیره و بگه تو به درد نمی خوری برو محاسب شو تا من یکی از محاسب ها بیارم اینجا نظر شما؟بعدازظهرمن احساسم اینه ک زورش ب خانم حیدری نرسید به من تازه وارد خواست اینطوری بگه.خداییش من امروز نشستم سامانه "تعهدی"رو زدم عوض اینکه اخرش خداقوت بشنوم اونطوری گفت بهم. حالمو حسابی خراب کرد. خانم رحیمی فکر میکنه سامانه تعهدی و اینا اسونه...

629...
ما را در سایت 629 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : a-man-esf بازدید : 92 تاريخ : سه شنبه 25 بهمن 1401 ساعت: 22:24